دو اقدام استارتاپی دیگر من در این هفته با شکست مواجه شدند! یکی جذب سرمایه از شتاب‌دهنده‌ای در پایتخت، و دیگری پذیرش در یک مرکز کارآفرینی جذاب خارجی. پس از تجربه‌هایی ناموفق در کسب‌وکارهای پیشین، این سومین ایدۀ نوآورانه است که اخیراً دنبال می‌کنم و از آن‌جا که به مراتب صنعتی‌تر است، در و از همین ابتدا با چالش‌های بیشتری نیز مواجه هستم.

با توجه به برنامه‌های پیش رو، و باور و قاعدتاً امید بیشتری که به محصول جدید و رویکرد فعالیت آن دارم، دست‌کم بر روی جذب سرمایه از شتاب‌دهندۀ ایرانی حساب باز کرده بودم. با این حال، چنان که فکر می‌کردم، پیش نرفت و نهایتاً فرآیند سرمایه‌پذیری سر نگرفت. ظاهراً دلیل داوران، مسألۀ حجم بازار و در نتیجه عدم امکان مقیاس‌پذیری بوده است.

اگر این شتاب‌دهنده با یک پیام کوتاه در واتس‌اپ، عدم تمایل خود را اعلام کرد، مرکز کارآفرینی خارجی ـ که در یکی از کشورهای حوزۀ خلیج فارس قرار دارد ـ ایمیلی نسبتاً طولانی، با متنی درخور توجه، بسیار همدلانه و دقیق فرستاد. در ابتدا ضمن آرزوی تندرستی، از آن‌که ایده‌ام را با آنان به اشتراک و برای این کار وقت گذاشته و اعتماد کرده‌ام، تشکر کرده‌اند. در ادامه گفته‌اند که تعداد زیادی از بنیان‌گذاران ایده‌های خوبشان را با ما در میان می‌گذارند و این برایشان خوشایند است که داستان آنان را می‌شنوند؛ اما نه گفتن برایشان سخت است.

توضیح داده‌اند که درخواست‌ها را به دقت و در مقایسه با یکدیگر بررسی می‌کنند و عدم پذیرش به معنی قضاوت نهایی دربارۀ بنیان‌گذاران و تیم آن‌ها نیست، بلکه تنها نتیجۀ رقابت بین تیم‌هاست. جالب آن است که به جای استفاده از واژگان کسب‌وکار و استارتاپ، بر روی خود افراد و ایده‌های آنان تأکید کرده‌اند.

در پاراگراف بعد، نتیجۀ ارزیابی را اعلام کرده‌اند و گفته‌اند که در این راند، شما برای برنامۀ کارآفرینی‌امان برگزیده نشده‌اید، اما این به معنی پایان پیوند شما با ما نیست؛ بلکه ما عمیقاً باورمندیم که استارتاپ شما ظرفیت بسیاری دارد و برای آن‌که در این مرحلۀ کارتان، بتوانیم مناسب‌ترین حمایت خود را از شما به عمل آوریم، راه جایگزین دیگری در اکوسیستم خود را پیشنهاد می‌کنیم و آن برنامۀ بلوپرینت مرکز است.

برنامۀ پیشنهادی‌اشان، در حقیقت یک دورۀ آموزشی تیمی است که در آن بنیان‌گذاران می‌توانند اصول مقدماتی کسب‌وکار را یاد بگیرند، ایده‌اشان را اعتبارسنجی و به تدریج به استارتاپی موفق تبدیل کنند، تحلیل بازار آن را انجام دهند، استراتژی کسب‌وکارشان را تعیین کنند و برای جذب سرمایه آماده شوند. در پایان من را به اپلای مجدد پس از گذراندن دوره تشویق کرده‌اند و شوق خود را برای انتظارِ امکان حمایت از ایده‌ام، ابراز داشته‌اند.

این دو تجربه، برای من نتایج جالبی در پی داشتند. با این حال، این بار ترجیح می‌دهم به جای آن‌که از دریافت‌های خودم بگویم، شما را با مقایسۀ واکنش‌های این دو مؤسسۀ اکوسیستم کارآفرینی در ایران و یک کشور عربی، وابگذارم!