در کتاب ژیوارنامه به عنوان اثری مختصر و درآمدگونه بر مطالعات روستاشناسی هورامان، مجموعهای از چند جستار تاریخی و جغرافیایی را دربارۀ روستای ژیوار گرد آوردهام. در جایی از کتاب دربارۀ محل اولیۀ بنیانگذاری روستا صحبت کردهام که معلوم نیست دقیقاً از چه دورهای و در کجا باشد. منظور محلی است که متداوماً روستا بوده است، نه آنکه انسان در آن زیست کرده باشد؛ چرا که آثار زیست انسانی بر روی صخرۀ دربند ژیوار، احتمالاً به چند هزار سال پیش بازمیگردد.
اگر در آن بخش از کتاب، نواحی زیستگاهی انسان در جغرافیای روستا را برشمردهام، بعداً در معرفی خاندانهای ژیوار، از نوادگان مصطفی به عنوان قدیمیترین ساکنان متداوم ژیوار یاد کردهام که بر اساس نام نیاکان آنها، دورۀ حضور آنان در روستا دستکم به سدۀ دهم هجری بازمیگردد که چندان دور نیست. آنچه زعم پژوهشگر بر قدمت حضور آنان در ژیوار را تأیید میکند، مالکیت مرکزی این خاندان بر اراضی، مراتع و ییلاقهای ژیوار است؛ به این معنی که در هر جا، آنان در مرکز قرار دارند و بقیۀ خاندانها در پیرامون آنان هستند.
اخیراً که برای اصلاح موی سر به نزد یک پسر ژیواری از این خاندان در مریوان رفته بودم، در میان صحبتهایش به نقل از پدرش از واژۀ «وەردەگا» استفاده کرد. این واژه به محل جلویی روستا گفته میشود که در نواحی کوهستانی هورامان، پاییندست آبادی میشود. این در حالی است که جغرافیای ژیوار به نحوی است که نمیتوان برای آن «وەردەگا» متصور بود؛ مگر جایی که ابتدای باغستان پایینی است و آن را چیز دیگری مینامند.
در روایت نوادگان مصطفی در ژیوار، «وەردەگا» در ناحیۀ پایینی شرق روستا قرار دارد. دقیقاً جایی که محل استقرار بازماندگان آنان است. اتفاقاً کهنترین اثر دورۀ اسلامی روستا، مزار شخصی به نام پیر قاسم (سدۀ هفتم هجری و احتمالاً از شاگردان مکتب پیرشالیار و شاید یکی از ۹۹ پیر هورامان) است که در همین بخش از روستا قرار دارد.
این قراین با تکیه بر واژهشناسی تاریخی «وەردەگا» به سادگی ما را به محل بنیانگذاری ژیوار به عنوان روستا و نه پادگان نظامی یا سکونتگاه موقت میرساند. به این ترتیب میتوان گفت ژیوار در ابتدا در بخشی از روستا که اکنون با نامهایی چون انبار و نثار شناخته میشود، بنیان گذاشته شده است.
پینوشت ۱: محلی از روستا در دورۀ اسکندر سلطان، از مجموعۀ حاکمان محلی هورامان، در حوالی سال ۱۲۱۴ ه.ق، با عنوان قریه ولی به نام «ملهکَوَه»، شناخته میشده است. این بخش از روستا، در آن وقت در عمل پادگانی نظامی بوده و اکنون به عنوان محلهای از روستا در بدایت ورود به آن شناخته میشود.
پینوشت ۲: واژگان بیشتر از آنچه گمان میکنیم، بار معنایی و تاریخی دارند. کم نیستند واژگانی که در گذر زمان، دچار تغییر معنایی شدهاند و اتفاقاً قسمی از برداشتهای نادرست در فهم گذشته، به این مسأله بازمیگردد. این مسأله را به ویژه میتوان در برداشتهای متفاوتی که از صدر اسلام میشود، مشاهده کرد و دلیل آن را، ضعف رویکردهای تاریخی قرائتکنندگان و مفسران آن دوره قلمداد کرد.
ثبت دیدگاه دربارۀ یادداشت