یکی از مراحل پژوهش دانشگاهی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، نگارش و به تصویب رساندن طرح تفصیلی پیشنهادی یا به اصطلاح پروپوزال است. با وجود آنکه در نظام تحصیلات تکمیلی دانشگاه، کلیت و هدف پروپوزال مشخص و یکسان است، اما چهارچوب نگارشی و ساختاری آن در دانشگاهها، دانشکدهها و بلکه گروهها با یکدیگر متفاوت است. طبیعتاً یکی از راههای آشنایی با ذوق، گرایش و رویکرد اعضای هیأت علمی یک گروه در چگونگی نگرش به پروپوزالهای آن رشته و گرایش، بررسی پروپوزالهایی است که پیشتر به تصویب رسیدهاند.
از آنجا که این روش، یکی از راهگشاترین شیوههای دست یافتن به روند اعضای هیأت علمی گروه است، من نیز در این راستا از دو تن از دانشجویان خواستم تا پروپوزالِ تصویبشدۀ خود را به منظور آشنایی با چهارچوب، ساختار و روال پروپوزالهای تصویبشدۀ گروه در اختیارم بگذارند. قاعدتاً موضوع و روش تحقیق پروپوزال آنان، با مسألۀ پژوهش من بسیار متفاوت بود. اما با این حال، و به رغم آشنایی آنان با روحیات من و مسألۀ رسالهام، از در اختیار گذاشتن پروپوزال خود به من ـ حتی به صورت امانت چند ساعته یا چند روزه ـ خودداری کردند!
حقیقتاً در بازشناخت چرایی چنین عملی ماندهام! به اشتراک گذاشتن پروپوزال، نهتنها به ضرر دانشجو نیست، بلکه دستکم از این جهت که باعث میشود موضوع رسالۀ دکتری یا پایاننامۀ کارشناسی او شناخته شود و در نتیجه پیش از به ثمر رسیدن پژوهش او، دیگران به سمت آن نروند، بسیار فایدهبخش است. بماند که اکنون و مطابق قانون جاری، علاوه بر متن پایاننامهها و رسالهها پس از گذشت دو سال، پیشنهادهها نیز باید در سامانۀ ایرانداک ثبت و در نتیجه در اختیار عموم پژوهشگران قرار بگیرند.
پینوشت: لطفاً تنگنظر نباشیم. فضای پژوهش آکادمیک امروز، دنیای بهاشتراکگذاریهاست، و نه محدود شدنها.
ثبت دیدگاه دربارۀ یادداشت