پس از اعلام نتایج فراخوان فرصت مطالعاتی پاییز و زمستان 1400 مؤسسۀ حامی، من نیز به عنوان یکی از برگزیدگان این فراخوان معرفی شدم. در صفحۀ لینکدین این مؤسسه، شرح حالی کوتاه از مسیر علمی من، به این ترتیب آمده است:
هفتمین فرزندِ یک خانوادۀ پرجمعیت از یک روستا در منطقۀ هورامان، از توابع شهری نقلی و دور و مرزی در کردستان هستم. در سال 1390 به عنوان اولین دانشجوی خاندانِ پدری و مادری و همانند بسیاری از همکلاسیهای دبیرستان نمونۀ دولتی فرزانگان مریوان، به امید دستیابی به مراتب ارزشمند علمی و نیز رسیدن به شغلی مناسب و خوشدرآمد، وارد دانشگاه صنعت نفت شدم و در مهندسی برق و گرایش سیستمهای کنترل به تحصیل پرداختم. مسیر مهندسی در فضای دانشگاهی تخصصی و صنعتی، نخستین انتخاب نابهجای من در فعالیتهای دانشگاهیام بود؛ چرا که منِ علاقهمند به تاریخ گذشتگان و سرگذشت تمدن بشری، نمیتوانستم چندان با فضای صنعت نفت و مکانیزمهای خاص روابط کاری و رئیس ـ کارمندی آن، ارتباط برقرار کنم.
نهایتاً بعد از دانشآموخته شدن و موفق نشدن در کسب امریۀ وزارت نفت و سازمان فنی و حرفهای و برخی ارگانهای دولتی دیگر، پیگیر پارهای علاقهمندیهای مطالعاتیام شدم و به همین منظور، تحصیلات تکمیلیام را در علوم انسانی و مشخصاً در رشتۀ تاریخ و تمدن ملل اسلامی پی گرفتم.
دورۀ کارشناسی ارشد را با انرژی و تکاپویی خاص در سال 1395 در دانشگاه شهید بهشتی آغاز کردم و با راهنمایی استاد گرانمایه و فروتن، دکتر مهران اسماعیلی، پایاننامهام را به مطالعۀ خاندان قریش در کتاب الطبقات الکبری از ابن سعد، مورخ ـ محدث سدۀ سوم هجری اختصاص دادم. در پایان این دوره بود که نخستین کتاب پژوهشی و تاریخی من با عنوان «از دیار عرفان؛ زندگی، اندیشه و آثار سید عبدالله بلبری» منتشر شد و سال بعد از آن در سومین جشنوارۀ کتاب سال فرهنگی دانشجویان سراسر کشور به عنوان اثر برگزیده، دیپلم افتخار دریافت کرد.
در سال 1397 در دانشگاه تهران در همان رشتۀ تاریخ و تمدن ملل اسلامی پذیرفته شدم. در این مقطع بود که فرصت یافتم تا به دنبال حل مسألۀ ذهنی ـ تاریخی خود که جنبۀ جامعهشناختی داشت، بوده و به واکاوی کارکردهای تصوف در جامعۀ کردی بپردازم. به همین منظور با جلب نظر گروه، عنوان رسالۀ دکتریام را به «نقش طریقت نقشبندیه در اوضاع علمی و فرهنگی کردستان از 1189 تا 1357 ه.ش» اختصاص دادم.
این طریقت ماهیتی ایرانی دارد که رهبری آن در دو سدۀ گذشته در خاورمیانه و نقاط مختلفی از جهان اسلام و نیز در غرب، بر عهدۀ مشایخی از هورامان و کردستان بوده است. امیدوارم با انجام پژوهش رساله و گذراندن فرصت مطالعاتی با حمایت مؤسسۀ حامی و ایجاد شبکۀ ارتباطی در میان پژوهشگران حوزۀ تصوف و به ویژه طریقت نقشبندیه، به مرور گامهای نخستینِ بنیانگذاری مرکز پژوهشیِ «مطالعات عرفانی و نقشبندیهپژوهی» در یکی از نهادهای دانشگاهی کشور یا منطقه را بردارم.
ثبت دیدگاه دربارۀ یادداشت