از میان تجربیات ارزشمندی که پارهای دانشجویان دکتری تخصصی دارند، گذراندن فرصت مطالعاتی در یکی از دانشگاههای برتر و مطرح دنیاست. از آنجا که من نیز در مقدمات عملی کردن این سفر هستم، به نظرم آمد از این به بعد به مرور دربارۀ آن بنویسم و مخاطبان علاقهمند را با آن بیشتر آشنا کنم.
برقراری ارتباط با استادان خارجی
با فرض آنکه میدانیم فرصت مطالعاتی چیست، نخستین مسألۀ اصلی برای مهیا کردن آن، برقراری ارتباط علمی با یک دانشگاه و استاد بینالمللی است که ضمن تأیید توانمندیهای دانشجو، میزبان او شوند. این موضوع به نوعیْ چالش اصلی دانشجویان ایرانی در حوزۀ علوم انسانی است. این دانشجویان معمولاً دانش زبانی چندانی ندارند و همین مسأله امکان برقراری ارتباط با استادان خارجی را برای آنها دشوار میکند.
با این حال، حتی اگر دانشجویان دانش زبانی مناسبی داشته باشند، احتمال اعتماد استادان خارجی به آنان اندک است. دانشجویان باید ابتدا با جستوجویی بعضاً ملالآور در دانشگاهها و دانشکدههای مختلف، استادان مربوط به رشتههای خود را پیدا کنند و در میان آنان، به دنبال استادانی بگردند که به زمینۀ پژوهشی آنان علاقهمند باشند و یا آنکه بتوانند در آن زمینه دانشجو بگیرند. این مسأله بعضاً ممکن است چند ماه طول بکشد. ارتباط اولیه با این استادان دستچینشده نیز معمولاً از طریق ایمیل حاصل میشود. با این حال، هر استادی هر ایمیلی را پاسخ نمیدهد، یا حتی نمیخواند! آنان به کسی که از او شناختی ندارند و او را ندیدهاند، اعتمادی ندارند و همین مسأله، برقراری موفقیتآمیز ارتباط را قدری سخت میکند.
تجربۀ من در فرصت مطالعاتی
بر اساس تجربهای که خود داشتهام، به نظرم بهترین راه برای جلب اعتماد و توجه استادان، برقراری ارتباط با آنان در رویدادهای علمی است. این رویدادها ممکن است نشستهای علمی، سخنرانیها، همایشها، سمپوزیومها، کارگاهها، سمینارها و از این قبیل موارد بینالمللی باشند. شرکت در این رویدادها و همنشینی با استادان، از دانشجویان در نزد آنان ذهنیتی عمدتاً مثبت ایجاد میکند که برای تداوم ارتباط علمی با آنان، میتواند بسیار اثرگذار باشد.
شخصاً در دورۀ کارشناسی ارشد در یک سخنرانی در دانشگاه شهید بهشتی با آقای الیور شاربروت آشنا شدم. ایشان از جانب دانشکده دعوت شده بودند و من نیز به عنوان دبیر انجمن علمی و دستیار اجرایی معاونت پژوهشی دانشکده، ضمن استقبال، به خوبی با ایشان همصحبت شدم و از آن زمان به بعد، ارتباط علمیامان شکل گرفت؛ به گونهای که در ابتدا قصد داشتم برای گذراندن دورۀ دکتری به دانشگاه بیرمنگام و نزد ایشان بروم. با وجود فاصلههای زمانی بعضاً طولانی که در ارتباط من با ایشان به وجود میآمد، همان ذهنیتی که از من به عنوان یک دانشجوی علاقهمند در دانشگاه شهید بهشتی پیدا کرده بود، باعث میشد که هر بار از ایدههای پژوهشیام استقبال کرده و مایل به همکاری و همراهی باشد.
نکته: به عنوان دانشجو از رویدادهای دانشگاهی برای توسعۀ شبکۀ ارتباط علمی خود نهایت استفاده را ببریم.
ثبت دیدگاه دربارۀ یادداشت