بر خلاف پیش‌فرض قِسمی از مردم دربارۀ تاریخ، مطالعات تاریخی می‌توانند گسترده، گاه بسیار جزئی و در عین حال جذاب و هیجان‌انگیز باشند. از آن میان، پژوهش‌هایی که نقش یک مورد بِخصوص را در پهنۀ قابل توجهی از زمان پیگیری کرده و ما را با ریشه‌ها و اثرگذاری‌های آن آشنا می‌کنند، خواندنی‌تر هستند.

بیایید در چنین دورۀ پُرحزنی که مکرراً با شنیدن اخبار ناخوشایند از وضعیت نابه‌سامان مملکت عمیقاً اندوهگینیم، در یک یادداشت کوتاهِ سرگرم‌کننده با بخشی از سرگذشت قهوه آشنا شویم. نوشیدنی محبوبی که اخیراً به آن علاقه‌مند شده‌ام، اما ظاهراً تا تبدیل شدن به یک قهوه‌خور حرفه‌ای فاصلۀ زیادی دارم.


اهمیت امروزین قهوه

فارغ از ارقام و اعدادی که از آمار تجارت قهوه وجود دارد و بعضاً آن را ـ گویا به اشتباه ـ دومین کالای تجاری در جهان پس از نفت به شمار آورده‌اند، که نوعاً جایگاه و اثرگذاری آن را می‌رساند، همۀ ما با دیدن تعداد رو به رشد کافه‌ها در شهرها در عمل از اهمیت آن در اکنون و نیز در گذشتۀ جامعۀ ایرانی (از طریق دقت در وجود و فراوانیِ واژۀ قهوه‌خانه) آگاه هستیم. به علاوه، رویارویی با فروشگاه‌های زنجیره‌ای قهوه در فرودگاه‌های بین‌المللی مانند استارباکس، ما را با محبوبیت آن در دنیا ـ حتی پیش از ورود به شهرها ـ آشنا می‌کند.


کشفه قهوه

همان گونه که احتمالاً همگان شنیده‌اند، بر اساس یک داستانِ پربسامد، نخستین بار در سدۀ سوم هجری بود که یک چوپان مسلمان به نام خالد در حبشه (اتیوپی) قهوه را شناخت. او متوجه شد که بزهایش به هنگام چرا در ارتفاعات، با خوردن دانۀ گیاهی خاص پرتحرک و سرزنده‌تر می‌شوند. از همان‌جا بود که مصرف آن به شکل جوشانده و پس از مدتی کشت آن در یمن آغاز شد. گویا نام عربیِ قهوه ـ که کافهْ شکل تغییریافتۀ آن است ـ از نام آن منطقه در حبشه به اسم کافا گرفته شده است؛ هر چند که برخی فرهنگ‌نویسان عرب برای آن ریشه‌های دیگری نیز بیان کرده‌اند و از جمله گفته‌اند قهوه نام شرابی خاص بوده یا آن‌که از ریشۀ فعلی عربی به معنی بی‌اشتهایی آمده است.


قهوه در میان مسلمانان

در گام نخست، قهوه نوشیدنیِ خاص صوفیان به ویژه در یمن شد. دلیل آن هم روشن است: شب‌ها قهوه می‌نوشیدند تا بیدار بمانند و مجموعۀ اذکار، نمازها و ادعیه‌اشان را با تمرکز به درگاه خدا به جای آورند. پس از آن بود که قهوه به عنوان یک نوشیدنی رایج به تدریج و از طریق مسافران، زایران و بازرگانان به سایر بخش‌های جهان اسلام گسترش یافت. ما می‌دانیم که قهوه دست‌کم در سدۀ نهم در مکه و استانبول و در سدۀ یازدهم در قاهره مصرف می‌شده است. در نسخه‌ای خطی از سال ٩٩٧ ه.ق نیز، نگاره‌ای بسیار زیبا از یک مجلس قهوه‌خوری وجود دارد که نگارنده دربارۀ آن چنین نوشته است: «قهوه طلای مردم معمولی است و مثل طلا برای هر کس احساس رفاه و اشرافیت می‌آورد». با این حال، چند سده پیش از آن، ابن سینا دربارۀ قهوه با نام بونو ـ اسم محلی آن در سده‌های میانی در ایران ـ صحبت کرده و از آن به عنوان دارویی برای تحریک بیماران افسرده استفاده کرده است.


ورود قهوه به اروپا | مسیر کلی

عجالتاً از تاریخ قهوه در ایران بگذریم و اجمالاً به سر بر آوردن آن در اروپا بپردازیم. قبل از آن‌که قهوه از طریق ترک‌ها در اروپا رواج پیدا کند، ظاهراً از راه مصر و تبادلات دریایی شمال آفریقا، به اروپا رسیده است. بر پایۀ برخی گزارش‌ها نخستین قهوه‌خانه در سال ١٦٤٥ در شهر ونیز ساخته شد؛ جایی که به پاتوق بازرگانان و صاحبان کشتی تبدیل شده بود و به تدریج، با روی آوردن مردم به آن و فراهم شدن امکان برخی گفت‌وگوها، حتی زمینه‌ساز برخی حرکت‌های آزادی‌خواهانه شد.


قهوه در انگلستان برای نخستین بار

در شکل بازرگانیِ مستند، نخستین بار بازرگانی ترک قهوه را در سال ١٦٥٠ به انگلستان برد و با آن در قهوه‌خانه‌ای در لندن از مشتریان پذیرایی کرد. هشت سال بعد کافه‌ای دیگر در کورن‌هیل باز شد. طولی نکشید که در سال ١٧٠٠، حدود ٥٠٠ قهوه‌خانه در لندن و سه هزارِ دیگر در سراسر انگلستان دایر شد. این قهوه‌خانه‌ها پس از مدتی و به جهت اثرگذاری و جایگاه اجتماعی، به دانشگاه‌های یک پِنی معروف شدند؛ چرا که مردم می‌توانستند با پرداخت تنها یک پنی ـ معادل یک‌دویست‌وچهلم پوند و قیمت یک فنجان قهوه ـ با متفکران بزرگ روزگار خود به گفت‌وگو بنشینند.


آشنایی وینی‌ها با قهوه

اندکی پس از آشنایی لندنی‌ها با قهوه، اهالی وین جذب این نوشیدنی شدند. پس از ترک محاصرۀ شهر وین از جانب عثمانی‌ها در سال ١٦٨٣، وینی‌ها کیسه‌های قهوۀ به‌جامانده از ترک‌ها را برای خود برداشتند. از آن‌جا که درست کردن قهوه به سبک مسلمانان برای ذایقۀ آنان زیادی قوی بود، به آن خامه و عسل افزودند. این باعث شد که رنگ قهوه‌ای آن برگردد و شبیه رنگ ردای کاپوچین‌ها شود. آنان فرقه‌ای از راهبان به رهبری کشیشی به نام مارکو داویانو بودند که در زمان محاصرۀ شهر با مسلمانان می‌جنگیدند و به همین دلیل، قهوه‌اشان را به نام آنان کاپوچینو خواندند.


کارکرد اجتماعی کافه‌های اروپا

اهمیت اجتماعی قهوه‌خانه‌ها در سدۀ هجدهم در اروپا چنان بود که به دلیل استقبال فزایندۀ مردم و به ویژه برخی نخبگان، به محفل روشنفکری و آزاداندیشی تبدیل شده بودند. در آن دوره قهوه‌خانۀ شناخته‌شدۀ پاریس به نام کافه پروکوپ، مشتریان وفادارِ مهمی چون ماکسیمیلیان روبِسپیر ـ یکی از معروف‌ترین رهبران انقلاب فرانسه ـ داشت که در آن‌جا به طرح‌ریزی انقلاب مشغول بودند.

حضور فعال کنشگران اجتماعی در کافه‌ها در ابتدای ورود قهوه به اروپا، نوعاً پراهمیت و اثرگذار به شمار می‌آمد و به همین دلیل حساسیت حاکمان را نیز برانگیخته بود؛ به گونه‌ای که چارلز دوم ـ پادشاه انگلستان از ١٦٦٠ تا ١٦٨٥ ـ کافه‌ها را مکانی برای ملاقات خائنان می‌پنداشت و به همین دلیل دستور داد آن‌ها را بسته و قهوه‌فروش‌ها نیز بازداشت شوند!


ممنوعیت‌های قهوه در جهان اسلام

این ویژگیِ قهوه‌خانه‌ها در جهان اسلام نیز با حساسیت فقیهان و حاکمان مواجه شده بود. به منظور تعیین حکم قهوه به دلیل شباهت آن به شراب در اثرگذاری بر مصرف‌کننده، سلسله‌ای از بحث‌ها در میان عالمان دورۀ عثمانی شکل گرفت. رواج بازی‌هایی مانند تخته‌نرد و شطرنج در قهوه‌خانه‌ها و تجمع طولانی مردم در آن‌ها و نمود اجتماعی قهوه‌خانه‌ها به‌سان نهادی در برابر یا دست‌کم در کنار مسجد، برای برخی دینداران نگران‌کننده بود.

کشاکشی که حتی به صدور حکم اعدام در دروۀ سلطان مراد عثمانی ـ البته با انگیزۀ سیاسی ـ انجامید. در صورت مشاهدۀ نوشیدن قهوه در استانبول، فرد در بار نخست شلاق می‌خورد و در صورت تکرار، بعضاً حتی اعدام می‌شد!

شهری که در تاریخ خود با چنین رویۀ عجیبی از سرکوب دربارۀ قهوه مواجه بوده است، اکنون به خاطر تعدد و زیبایی کافه‌های بی‌نظیرش شهرتی جهانی دارد ...