الف. تجربۀ شخصی: چیزی به نماز صبح نمانده و من هنوز نتوانسته‌ام به دلیل احتناق در بینی بخوابم. آقای گوگل می‌گوید احتمالاً به حساسیت فصلی از نوع تب یونجه مبتلا شده‌ام!

پیش از شروع عطسه‌های روزانه، چشمانم خشک می‌شدند. فکر می‌کردم از عوارض پشت لب‌تاب نشستن‌های طولانی است. به مصداق ضرب‌المثل هورامی، که «رانە دێرش بیەن، ئاساونە پەلە کەرۆ»، برای اتمام قسمی از پژوهش‌ها، روزانه گاه تا ۱۵ ساعت و بیشتر از لب‌تاب استفاده می‌کنم. به مدد نرمش روزانه، فعلاً از درد کمر خبری نیست. در عین حال، به دلیل احساس ناخوشایند خوددرگیرپنداری، که در میان دانشجویان دکتری به تمامی شایع است، مدتی است بیرون نرفته‌ام. با این وجود و در چنین حالتی از بی‌تحرکی، بعضاً و به ویژه صبح‌ها پس از بیدار شدن، چنان خسته هستم که احساس می‌کنم شب را به جای خوابیدن، زیر دست‌وپا مانده‌ام! شاید این هم در کنار سرخی چشم و آبریزش بینی و سوزش گلو، از عوارض آلرژی باشد.

عجالتاً با تیرلوز درد چشم‌ها را کنترل کرده‌ام. نئوتادین هم عطسه‌ها را از بین برده است، اما پس از نزدیک به دو هفته، امروز آبریزش خونی و انسداد مجاری بینی امانم را برید و ناچار به استفاده از قطرۀ نازوفرین شدم!

می‌گویند این آلرژی‌ها از عوارض واکسن‌های کروناست. با این حال، هنوز امیدوارم آقای گوگل خطا کرده باشد و به جای حساسیت، عفونت سینوسی باشد؛ که پیشگیری از آن آسانتر از قرار نگرفتن در محیط‌های آلرژی‌زا، آن هم در آستانۀ بهار و فصل گرده‌هاست!

از آن‌جا که از یک طرف هم‌اکنون در موقعیتی قرار دارم که باید عملکرد روزانه‌ام بهینه باشد و بتوانم کارهایم را زودتر به سامان کنم، و از طرفی دیگر آلرژی بر روند برنامه‌هایم اثرگذار بوده و پیشبرد آن‌ها را کند کرده است، ظاهراً در یک حالت روانی قرار گرفته‌ام که برای برون‌رفت از این وضعیت، در عمل به یک بیماری یا عارضۀ دیگر راضی هستم!

ب. واکنش اجتماعی: به نظر می‌رسد که جامعه نیز چنین باشد. به این صورت که، وقتی با چالشی مواجه می‌شود که حیات نزدیک او را به خطر می‌اندازد، دیگر به دوردست‌ها نمی‌اندیشد و عجالتاً برای رفع مشکل پیش رو، ممکن است حاضر باشد به وضع نامطلوب پس از آن تن دهد.

اگر این برداشت درست باشد، شاید بتوان از آن در تحلیل برخی رویدادهای اجتماعی بهره‌مند شد. به عنوان نمونه، وقتی جامعه با چالشی مانند مشکلات دانش‌آموزان، که خانواده‌ها را درگیر می‌کند، روبه‌رو باشد، احتمالاً به رفع آن راضی خواهد شد و دست‌کم فعلاً قسمی دیگر از مطالباتش را به کناری می‌گذارد. این تحلیل از سازوکار روانی جامعه به گونه‌ای است که حتی می‌تواند به عنوان راهی برای مدیریت آن، از طرف اهالی قدرت به کار برده شود!

ج. پی‌نوشت: شاید هم ارایۀ یک مدل تبیین دربارۀ جامعه با استقرای نامتعارف از یک نمونۀ شخصی، از عوارض مصرف دارو باشد؛ آن هم در این وقت از روز!