جامعۀ کردی در گذشته و پیش از روبه‌رویی با مدرنیته و ظواهر آن ـ زمانی که ساختار سنتی آن معادلات اجتماعی را شکل می‌داد ـ دارای ویژگی‌هایی از قبیل انسان‌دوستی و احترام به محیط زیست بود. مردم ساده می‌زیستند، همواره در کنار یکدیگر بودند، پیوندها محکم بود و ارتباط با طبیعت نیز به نحوی سازگار جریان داشت. در حقیقت گذشتگان ما کمترین آسیب‌ها را به زیست‌گاه خود وارد می‌کردند. در این باره می‌توان به وجوه گوناگونی از سبک زندگی آنان پرداخت و نمونه‌های متعددی را بررسی کرد. با این حال، در این‌جا تنها به یک مورد از آنان اشاره و پیشنهاد احیای آن مطرح می‌شود و آن، آبشخور انسانیِ صوفی خالد ژیواری در کوهستان کۆساڵان است.

این کوهستان در منطقۀ هورامان از کردستان و در ابتدای غربیِ رشته‌کوه زاگرس قرار دارد. متون تاریخی امتداد آن را از روستای باراماوا تا ژرێژه دانسته‌اند. مردم روستاهایی چند و از جمله اهالی روستای ژیوار از اقلیم آن استفاده می‌کنند. جغرافیای طبیعی کۆساڵان به گونه‌ای است که عمدۀ منابع آبی آن در پایین‌دست کوه قرار گرفته‌اند؛ به نحوی که یکی از پرآب‌ترین و خروشان‌ترین چشمه‌های کردستان در کف یا مجاورت رود سیروان در دره‌وارۀ دواڵان در این کوهستان قرار دارند. با این حال، در بخش شمالی آن و به صورت مشخص در حد فاصل بالادستی روستاهای دۆرۆ تا ڕەزاو به سمت ارتفاعات آن، هیچ چشمه‌ای وجود ندارد.

بخشی از این ناحیۀ کوهستانی بدون آب، مسیر عبوری مردم و به ویژه اهالی روستای ژیوار برای دسترسی به ییلاق خود در رفت‌وآمد به سروآباد بوده است. این مسأله باعث شده تا فردی به نام صوفی خالد ژیواری، که پیرو طریقت نقشبندی و از مریدان شیخ علاءالدین نقشبندی (١٢٨٠ـ١٣٧٢ ه.ق) بوده است، در میانۀ راه و در جایی به نام قه‌وه‌تکه‌ر، اقدام به ساخت و تعبیۀ آبشخوری انسانی، شبیه کوزه‌ای بزرگ به نام هوممه (بخوانید: Humma) بکند. همان گونه که از نام محل آن پیداست، رهگذران در آن‌جا با داشتن چشم‌اندازی وسیع از سروآباد، می‌آسوده‌اند و در حقیقت، مکان‌یابی آن بسیار بهینه بوده است. تقریباً از آن‌جاست که بافت اقلیمی کوهستان تغییر می‌کند. از رودخانه تا محل آبشخور، پوشش غالب درخت بلوط است و پس از آن به گون و دیگر گیاهان تبدیل می‌شود.

صوفی خالد هر بار با حمل برف یا آب چشمه از ییلاق ـ که از آن فاصلۀ قابل توجهی دارد ـ اقدام به پر کردن کوزه‌وارۀ بزرگِ هوممه می‌کرده است. بازماندگان او نیز مدتی راهش را ادامه می‌دهند، اما ظاهراً در این اواخر و قبل از آن‌که یک نهاد امنیتی اقدام به کشیدن جادۀ نظامی به ییلاق با عبور از آن ناحیه کند، آنان از این کار نیکو دست کشیده‌اند و دیگر میراث انسان‌دوستانۀ صوفی خالد باقی نمانده و در عمل رو به فراموشی است.

اکنون و با عنایت به تداوم عبور و مرور از آن ناحیه و رفت‌وآمد گردشگران و مسافران، و نظر به اهمیت احیای فرهنگ غنی منطقه، پیشنهاد می‌شود این ابتکار صوفی خالد احیا شود و حتی توسعه یابد. به این ترتیب که ضمن بازسازی کوزه‌وارۀ نامبرده و تأمین آب آن در همان ناحیه، اقدام به تعبیۀ آبشخوری دیگر در مجاورت آن برای پرندگان و حیوانات کوهستان کرد. همان گونه که می‌دانید، کۆساڵان از جملۀ مناطق اسماً حفاظت‌شده‌ای است که هنوز تعداد قابل توجهی کل و بز در آن می‌زیند و همواره گزارش‌هایی از مشاهدۀ خرس، پلنگ و گرگ در آن به دست می‌رسد. بنابراین طبیعی است که قرار دادن آبشخوری برای حیوانات در ناحیه‌ای که دسترسی آن‌ها به منابع آبی محدود است، چه کار پسندیده و اثربخشی است.

در صورتی که نهادها یا افراد داوطبی را می‌شناسید که مایل به همراهی و مشارکت در چنین امری هستند، می‌توانید آن را از طریق صفحۀ تماس با من به اطلاع بنده برسانید. در صورت استقبال و شکل‌گیری کمپینی بومی، همکاری علاقه‌مندان ثبت و اطلاع‌رسانی می‌شود.

پی‌نوشت: این پیشنهاد از محتوای یادداشت ٣٩ مجموعۀ «برگی از تاریخ» دوستم، آقای مهندس ادراکی، دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ علم در دانشگاه تهران، الهام گرفته شده است. متن این یادداشت را می‌توانید در کانال نسیمگرام ملاحظه کنید.