یکی از ویژگی‌های تاریخ‌نگری پاره‌ای از عالمان کردستان، اهتمام ویژه به برخی از رویدادهای برجستۀ تاریخ صدر اسلام، از جمله جنگ بدر و فتح خیبر است. به نظر می‌رسد روحیۀ سلحشوری و جنگاوری کُردها و رونق داستان‌های منظومه‌ای در میان تودۀ مردم، از جملۀ دلایل گرایش دانشمندان کُرد به چنین رویکردی باشد.

در گذشته‌ای نه‌چندان دور، قِسمی از حکایاتِ نبرد شخصیت‌های اسطوره‌ای مانند رستم و سهراب، در مجالس کردها محبوب بوده و به ویژه در شب‌نشینی‌های زمستانۀ آن‌ها خوانده می‌شدند. احتمالاً عالمان کردستان متأثر از اندیشۀ تبلیغی و به موازات علاقه‌مندی کردها، داستان نبردهای بزرگِ صدر اسلام را در قالب منظومه‌هایی چند و با تأکید بر شجاعت و توانایی جنگیِ صحابه ـ که طبیعتاً مطلوبِ روحیۀ زیست آن دورۀ کردها بوده است ـ و چه بسا بزرگ‌نمایی آن‌ها، در ظرف و ساختار زبان محلی درآورده و در محافل و شاید هم مهمانی‌ها خوانده‌اند و به این ترتیب، هم نوعاً به امر تبلیغ و ارشاد پرداخته‌اند، هم مخاطبان را از منظومه‌های عمدتاً متأثر از ادب فارسی بی‌نیاز داشته‌اند و هم آنان را سرگرم کرده‌اند.

«صحابان بدر» یکی از منظومه‌های سید عبدالله بلبری (١٢٨٠ـ١٣٥٦ ه.ق)، خلیفۀ شیخ عمر ضیاءالدین نقشبندی (١٢٥٥ـ١٣١٨ ه.ق) است که اگر چه به تمامی در چهارچوب آثار پیش‌گفته قرار نمی‌گیرد، اما از حیث بررسی چگونگی نگاه عالمان هورامان به تاریخ اسلام، پراهمیت است. او در این منظومه به زبان کردی هورامی و به شیوۀ سرایش گورانی، نام صحابۀ شرکت‌کننده در جنگ بدر را به ترتیب حروف الفبا ذکر کرده و در پایان مدعی شده آن را در مدت تنها شش ساعت سروده است.

این مدت اندک برای به نظم درآوردن اسامی، علاوه بر توانایی‌ها و ذوق شعری سید عبدالله، به تراث غنی مسلمانان و از جمله دانشمندان کُرد دربارۀ جنگ بدر بازمی‌گردد. نظر به آن‌که جنگ بدر به عنوان نخستین رویارویی مسلمانان مدینه با مشرکان مدینه، با وجود تعداد کم صحابه با پیروزی همراه شد و این پیروزی بسیار اثرگذار بود، همواره مورد توجه مورخان قرار گرفته است. پیش از آن‌که مورخانی نخستین چون ابن هشام، موسی بن عقبه، واقدی و ابن سعد، فهرست آنان را در آثار خود بیاورند، عمر بن خطاب آنان را در دیوان و برای دریافت عطایا، بر دیگران مقدم شمرده و اسامی‌اشان را ثبت کرده بود. علاوه بر تک‌نگاری‌های تاریخی متعددی که به صورت کلی دربارۀ این جنگ نوشته شده‌اند، بعدها و به ویژه از سدۀ یازدهم هجری به بعد، گونه‌ای از آثار پدید آمدند که منظومه‌هایی از اسامی صحابۀ شرکت‌کننده در جنگ بدر بودند که گاه با زمینۀ عرفانی و مشخصاً توسل به آنان نوشته می‌شدند.

نکتۀ جالب توجه دربارۀ این گونه آثار، جایگاه برتر منظومه‌های دانشمندان کُرد در میان آن‌هاست. از آن جمله می‌توان به شناخته‌شده‌ترین اثر در این ژانرِ ادبی ـ تاریخ‌نگاری، به نام «جالیةُ الکَدَر» و مشهور به «بدریه» از علی بن حسن برزنجی (درگذشتۀ ١١٩٩ ه.ق) ـ که خاندان او از دورۀ محمد بن عبدالرسول برزنجی (١٠٤٠ـ١١٠٣ ه.ق) در مدینه به مدت چند سده مفتیِ شافعیان بودند ـ نام برد. پیش از او نیز، عموی او، جعفر بن حسن برزنجی (١١٠٢ـ١١٧٧ ه.ق)، «جایة الکرب» را در همان باب سرود که تاکنون ناشناخته مانده است. در هورامان، شیخ محمدوسیم مردوخی نخست (١١١٨ـ١١٧١ ه.ق) منظومه‌ای احتمالاً گورانی در این زمینه دارد که به دست ما نرسیده است. دیگر، اثری از مولانا خالد شهرزوری (١١٩٣ـ١٢٤٢ ه.ق) با عنوان «جلاء الاکدار» است که عنوانی مشابهِ «جالیة الکدر» دارد. منظومۀ «صحابان بدر» از سید عبدالله بلبری را در حقیقت باید در تداوم این گونه آثار ملاحظه و بررسی کرد که احتمالاً آخرین گونه از آن‌ها نیز هست.

اثر نخستین این فهرست، اکنون در گستره‌ای پهناور از جهان اسلام و در میان علاقه‌مندان به تصوف، رواج یافته است؛ به گونه‌ای که در مجالس آنان به آوازِ صوفیانه خوانده می‌شود و شاید بشود این محافل را به نوعی «بدریه‌خوانی» نامید و آن را از قِسمی دیگر از آداب صوفیان متمایز کرد. به عنوان نمونه، شما می‌توانید فیلمی از بدریه‌خوانیِ صوفیان در «دار المصطفی للدراسات العلیاء» را در شهر تریم از یمن در این‌جا ملاحظه کنید. یک فیلم دیگر در این زمینه به «معهد المعارج للدراسات العلیاء» در اردن مربوط می‌شود که آن را «لیلة البدریه» نامیده‌اند و در این‌جا قابل مشاهده است.

پیشنهاد پژوهشی: احتمالاً بازشناسی جایگاه شاخۀ برزنجی مدینه در تاریخ علمی و فرهنگی منطقه به عنوان یک پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد، ارزشمند باشد؛ به ویژه که پاره‌ای از معاصران محمد بن عبدالرسول برزنجی، او را مجدد سدۀ یازدهم دانسته‌اند و ظاهراً از میان ٩٠ اثر او، تاکنون تنها یک کتاب منتشر شده است.